تعریفی نداره
شب که میشه یه موسیقی مدام تو گوشم میخونه میخونه میخونه تا خوابم ببره
چند سال گذشته . حالا که دیگه من یه بچه نیستم . 24 سالگی نزدیکه
آخ اشکامهمینجوری میریزه
آخ دلم .همینجوری می لرزه
آخ سرم دیگه داره میترکه
دروغ بگم میخوام تنها باشم
میخوام هیچکس نباشه . من به هیچکس احتیاج ندارم . تا کی این دروغا رو بگم به خودم .به همه
منم همون دختر احساساتی احمق
من هم به دستهای یک مرد احتیاج دارم
من به آغوش یک مرد محتاجم
من صدای مردانه ای میخوام که اسمم رو با مالکیت خودش صدا بزنه
من یک نفس میخواهم . همنفس میخواهم
من تا ابد نمیتونم پای شکست هام بسوزم
لعنت به اونایی که دلمو شکستن
و هربار به خودم فرصت دادم کسی پیدا شد که پشیمونم کنه
حالم .خیلی بد
حالا نه .من یه نفس میخوام . نفس آخر
ای مرگ بیا که زندگی مرا کشت
4Year After My Best Friend's Death
یه ,میخوام ,میخونه ,یک ,بگم ,آخ ,میخونه میخونه ,من یه ,یه نفس ,یک مرد ,میخواهم همنفس
درباره این سایت